روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

برای دخترم روشا

مو...

خوب من! دختر دوست داشتنی خودم! این مدتی که نتونستم برات بنویسم علتش این بود که هم لب تاب من هم پدر هرکدوم به نحوی خراب بودن و شما هم چندروز مریض شده بودی و حسابی دست مامانی بندبود ...خیلی وقته برات ننوشتم و نمیدونم از کجا برات بگم...بذار از گلدون کوچولوت بگم....پدر برات یه گلدون کوچیک خریده تا با دستای خودت جونه ی لوبیا رو توش بکاری و مراحل رشد گیاه رو ببینی...به قدری از این کار لذت میبری که صبح وقتی از خواب بیدار میشی اولین کاری که میکنی آب دادن به گلدونته! گلدونه من! عاشق موهای بلند هستی و وقتی حمام میری آب به موهات میخوره و فر موهات باز میشه نمیدونی چه ذوقی میکنی که موهات بلند شده....بعدم دیگه نمیذاری از روی صورتت کنا...
30 آبان 1391

نجات مگس

جان جانانم! دخترکم ! چندروزیه که هوا ابری و بارونیه...دیروز بارون شدیدی گرفت! بعدازظهر بود .....مامان داشت اتاق خوابت و گرتگیری میکرد که یه دفعه رعدبرق شدیدی گرفت و بغض آسمون ترکید! شما از اتاقت دویدی به سمت تراس از پشت شیشه وایستادی به تماشای بارون.... گفتی مامان بدو بیا ببین چه درق و برقی(رعدو برق) میزنه...همون موقع یه مگس اومد پشت شیشه...گفتی آخی مامان الان خیس میشه زیر بارون...لطفا"درو باز کنید بیاد تو!!!(باتوجه به اینکه بی نهایت از مگس بدت میاد و کافیه یه مگس دوروبرت ببینی!) خلاصه درو بازکردم . مگس خان تشریف آوردن توی خونه...خیلی خوشحال شدی و گفتی دیگه خیس نمیشه....بعد از یه ربعی بارون بند اومد...گفتم...
5 آبان 1391
1